تغییر موازنه قدرت نظامی غرب آسیا در جنگ 33روزه

 

 برتري حزب الله در استراتژي 

 

يکي از عوامل موفقيت حزب الله در جنگ 33 روزه پس از برتري اطلاعاتي ، استراتژي دقيق و هدفمند براي مقابله با اسرائيل بود.

 

 استراتژي حزب الله در نبرد تموز عبارت بود از فرسايشي کردن جنگ ، گرفتن حداکثر تلفات از ارتش صهيونيست و فشار به جبهه داخلي آن براي پايان دادن به درگيري با کمک غافلگيري هاي متعدد نظامي.در واقع با توجه به برتري مطلق ارتش صهيونيست از لحاظ تجهيزات و ادوات به خصوص در هوا ، حزب الله شيوه جنگ و گريز را انتخاب کرد .‌

 

 در اين نوع جنگيدن هيچ خاکريز ثابت و خط مقدمي در مقابل ارتش دشمن وجود ندارد و با استفاده از حداقل نفرات به وسيله ضربات ايذايي از نيروهاي مهاجم تلفات گرفته مي شود. براي مثال شهر مهم بنت جبيل که اسرائيلي ها آن را پايتخت حزب الله معرفي کرده بودند ، در مقطعي تنها 40 نفر مدافع داشت .

 

نکته ديگر اين بود که حزب الله در برابر پيشروي هاي نظامي دشمن در خاک لبنان دچار انفعال و به هم ريختگي نمي شد و بلافاصله به مقابله با آن نمي پرداخت و آرايش نظامي اش را بر هم نمي زد.

 

اما در پاسخ اولا با کمين هاي متعدد و ضربات چريکي مهاجمان را دچار خستگي و آشفتگي مي نمود و فرصت تثبيت مواضع را از آنها مي گرفت و ثانيا با حملات موشکي پرحجم فشار بر مردم ساکن در اراضي اشغالي را بيشتر مي کرد و از اين ترفند در جهت اثرگذاري رواني بر افکار عمومي طرف مقابل براي فشار بر دولت و ارتش استفاده مي برد.

 

عامل مهم ديگر غافلگيري هاي متعدد نيروهاي لبناني در نبرد بود. حزب الله مي دانست نبايد ابتکار عمل از دستانش خارج شود ، فلذا تا روز بيستم جنگ در راهبرد خود موفقيت صددرصدي کسب نمود. اين گروه از روز سوم با هدف قرار دادن ناوچه ساعر 5 بر جنگ مسلط شد و با راکت باران شهر حيفا اوضاع را کاملا به سود خود حفظ کرد.

 

 در طرف روبرو اما اوضاع اصلا اينگونه نبود؛ ارتش اسرائيل در روزهاي اول به شدت سردرگم و منفعل عمل ‌کرده و تنها با استفاده از نيروي هوايي بانک اهداف شناسايي شده از قبل را بمباران مي کرد و با انهدام زيرساخت ها سعي در تنگ کردن عرصه بر مردم لبنان داشت.

 

در استراتژي حزب الله ، نقش سيد حسن نصرالله براي ايجاد جنگ رواني در جهت تاثيرگذاري بر افکار عمومي صهيونيست ها پررنگ بود . دبيرکل حزب الله هر چند روز يکبار در شبکه المنار حاضر ميشد و در کمال خونسردي اوضاع نبرد را تشريح و غافلگيري هاي جديد را اعلام مي کرد .

 

 براي مثال چند ساعت قبل از موشکباران حيفا در پيامي ويدئويي از مردم اين شهر درخواست کرد تا شهر را ترک کنند.

 

در صورتي که در روزهاي قبل از آن تلويزيون اسرائيل با نشان دادن سامانه پاتريوت مستقر شده در اطراف اين شهر ( اين سامانه قادر به رهگيري موشک هاي بالستيک بود نه راکت هاي حزب الله ) به مردم وعده مي داد مقاومت لبنان از امکانات لازم براي موشکباران حيفا برخوردار نبوده و بنابراين از اين جهت جاي نگراني براي آنها نيست. 

 

با شروع موشکباران اين بندر بسيار مهم، اعتماد افکار عمومي به ارتش اسرائيل و دولت اولمرت کاملا از بين رفت و به همين علت بود که شهروندان  يهودي اخبار جنگ را بيشتر از منابع لبناني نزديک به حزب الله دنبال مي کردند.

ادامه دارد ...

عليرضا تقوي نيا

ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]

مطالب مشابه