نشر توسط:admin درباره : پرسش و پاسخ , اجتماعی , Views 283 تاریخ : نظرات (0)
چکيده:گاهي بعضي تصاوير خيلي قديمي را که نگاه ميکنم، پوشش زنان و حتي مردان برايم جالب است؛ حالا فرقي نميکند که عکسها براي ايران خودمان باشد يا آن طرف آبيها! فيلمهاي قديمي را هم که ببيني لباس زنان و مردان، لباسي پوشيده است. اصلا چرا راه دور برويم؟ تصاوير حک شده بر آثار بهجا مانده از هخامنشيان خودمان. هرچند شايد تصاوير زنان خيلي مشخص نباشد، ولي پوششها کاملا پيداست. راستي چرا اين بشر دو پا هرچه بيشتر از نظر علمي پيشرفت ميکند، از نظر اخلاقي دارد سقوط ميکند؟اگرچه بحث عفاف فقط به حجاب محدود نميشود و حجاب و پوشش تنها يک شاخه از اين درخت تناور است، اما وقتي بحث عفّت در ملل و نحل عالم مطرح ميشود، شايد بيشترين چيزي که به اذهان بيايد، بحث حجاب و پوشش باشد.
آثار بهجا مانده از انسانهاي اوليه نشانگر اين است که حجاب پيشينهاي به درازاي تاريخ دارد و اختصاص به اسلام ندارد. در تصويري از يک نقاش مصري که با توجه به اهرام سهگانه مصر، قدمت آن به سه هزار سال قبل از ميلاد ميرسد، دختران تمام بدن خود و پسران نيمه پايين بدن را پوشاندهاند. نقش برجستههاي معبدهاي کارناسوس در موزه بريتانيا، کتيبه معبد زئوس موزه برلين و مجسمه کاونارنس در موزه ناپل، همگي نشاندهنده پوشش زنان در قبل از اسلام است. در هرکدام از اين موزهها مجسمههايي از زنان با پوشش کامل وجود دارد که قدمت آنها به سه هزار سال قبل از ميلاد ميرسد. از اين تصاوير و نقاشيها، معلوم ميشود که اصل حجاب قبل از ظهور اسلام بوده و اسلام تنها حدّ و مرز آن را مشخص کرده است. به گواهي تاريخ، زنان در يونان، روم، مصر و ايران باستان، به ويژه زنان شهرنشين و زنان طبقه اشراف، خود را ميپوشانيدند و از نظرها دور نگه ميداشتند. در يونان، زن هنگامي که از خانه بيرون ميآمد، بدن و صورت خو درا ميپوشانيد. زنان آشوري به حجاب بدن و صورت و سر عادت داشتند.
عفاف و حجاب در آيين يهود
نگاهي به تعاليم دين يهود، بيانگر آن است که چه در کتاب آسماني و چه در سنت و سيره پيامبران و بزرگان بني اسرائيل، ضمن اشاره به رعايت عفاف و پاکدامني و تأکيد بر حجاب زنان، قوانيني نيز براي حفظ عفّت و پاکدامني و تأکيد بر حجاب زنان، قوانيني نيز براي حفظ عفّت عمومي وجود داشته است؛ هرچند در اثر پراکندگي قوم يهود، تفاوتهايي در کيفيت رعايت آن ديده ميشود، اما بهطور کلي از متون مقدس اين آيين ميتوان يک قاعده اصلي و روش کلي را به دست آورد، حتي اگر بعضي از پيروان کنوني به آن پايبندي کافي نداشته باشند.ده فرمان خداوند در کوه طور به حضرت موسي(عليه السلام) مهمترين دستور خدا به آن حضرت است که در فرمان هفتم، امر به پرهيز از زنا و در فرمان دهم، امر به طمع نورزيدن به زن همسايه ميباشد. 1اين دو امر به رعايت عفّت جنسي و حريم ارتباط زنان و مردان بيگانه اشاره دارد. در اين کتاب آسماني همچنين به رعايت عفاف توسط دختران اشاره شده است: «دختر خود را بيعصمت مساز و او را به فاحشه وامدار. مبادا زمين مرتکب زنا شود و زمين پر از فجور گردد». 2در نقل ماجراي ازدواج حضرت اسحاق(عليه السلام) با رفقه(يا به زبان لاتين ربکا) در سفر پيدايش آمده است:«رفقه چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را ديد و از شتر فرود آمد؛ زيرا که از خادم پرسيد اين مرد کيست که در صحرا به استقبال ما ميآيد و خادم گفت آقاي من است، پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانيد». 3 همچنين در مورد عروس يهودا، پسر حضرت يعقوب(عليه السلام) ميگويد:«پس رخت بيوگي را از خويشتن بيرون کرده و برقعي بر روي کشيده و خود را در چادري پوشيده و به دروازه عينايم که در راه تمنه است، نشست». 4عبارات روينده و چادر در اين جملات بيانگر رواج آنها در ميان بني اسرائيل است و بر سنت و سيرهء خاندان انبياي بني اسرائيل در اين زمينه دلالت دارد. در يکي از کتب عهد عتيق به زناني که حدود الهي را رعايت نميکنند و از قوانين شرعي سرپيچي ميکنند، نسبت به نزول عذاب هشدار داده شده است. در کتاب اشعياي نبي که هشدارهاي الهي به قوم بني اسرائيل بيان شده، در مورد زنان گنهکار يهود آمده است: «خداوند ميگويد از اين جهت که دختران صهيون(زنان يهود) متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه ميروند و به ناز ميخرامند و به پايهاي خويش خلخالها را به صدا درميآورند؛بنابراين خداوند فرق سر دختران صهيون را کل خواهد ساخت و. . . ». 5در تعاليم تلمود نيز براي حضور زن در اجتماع، شرايط خاصي ذکر شده که عدم توجه به آن موجب بطلان ازدواج آنها خواهد شد: «زناني که در موارد زير به رفتار و کردار آنها اشاره ميشود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا(مهريه) به ايشان تعلق نميگيرد: زني که از اجراي قوانين يهود سرپيچي ميکند و في المثل بدون پوشانيدن سر خود به ميان مردان ميرود، در کوچه و بازار، پشم ميريسد و با هر مردي از روي سبکسري به گفتوگو ميپردازد. زني که در حضور شوهر خود به والدين او دشنام ميدهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صداي بلند درباره امور زناشويي صحبت ميکند و همسايگان او ميشنوند که چه ميگويد». 6در طول تاريخ، حجاب همواره از سوي زنان مؤمن يهود رعايت ميشده است؛ در بعضي دورهها حتي صورت نيز پوشانيده ميشده و در برخي تنها پوشش سر انجام ميگرفته است. در بعضي روايات تلمود نيز پوشاندن سر با سبد(کلاه عتوري که زنان دوکهاي ريسندگي خود را بر روي آن ميگذاشتند) کافي شمرده شده است. «ويل دورانت» در«تاريخ تمدن» در مورد وضع زنان يهود در قرون وسطي مينويسد: «در طول قرون وسطي يهوديان همچنان زنان خويش را با لباسهاي فاخر ميآراستند؛ لکن به آنها اجازه نميدادند که با سر عريان به ميان مردم روند». 7 در سفرنامه فدت آفاناس نيز «يوپچ کاتف» دربارهء پوشش زنان يهودي عصر صفويه ميگويد: «مردان و زنان آنها پيراهن آلبالويي زنگ بر تن دارند که از نظر ظاهر شبيه به لباس کشيشهاي روسي است. زنان روسري زرد رنگي به سر ميبندند و صورت خود را نميپوشانند». 8 در دوران قاجار نيز زنان يهود از چادر مشکي و روبنده مشکي استفاده ميکردند(روبنده بانوان مسلمان سفيد بود). 9
مسيحيت، احکام شريعت دين يهود در مورد حجاب زنان را تغيير نداد؛ بلکه قوانين آن را استمرار بخشيد و در برخي موارد قدم را فراتر نهاد و با تأکيد بيشتري اهميت رعايت عفّت را مطرح ساخت؛ زيرا در شريعت يهود تشکيل خانواده و ازدواج امري مقدس محسوب ميشود، درحاليکه از ديدگاه مسيحيت، تجرد امري مقدس شمردهشده است؛ بنابراين در آيين مسيحيت بايد گفت براي از بين بردن زمينه تحريک و تهييج، زنان به رعايت پوشش کامل و دوري از آرايش و تزيين به صورت شديدتري فراخوانده شدهاند. در انجيل متي از قول حضرت عيسي(عليه السلام)آمده است: «شنيدهايد که به اولين (اديان گذشته) گفته شده است زنا مکن، ليکن من به شما ميگويم هرکس به زني نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زنا کرده است. پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز. . . ». 10 در رساله پطرس رسول نيز آمده است: «و شما را زينت ظاهري نباشد، از بافتن موي و متحلي شدن به طلا و پوشش لباس؛ بلکه انسانيت قلبي در لباس غير فساد، روح تعليم و آرام که نزد خدا گرانبهاست؛ زيرا بدينگونه زنان مقدس در سابق نيز که متوکل به خدا بودند، خويشتن را زينت(باطني)ميکردند و شوهران خود را اطاعت ميکردند، ماننده ساره که ابراهيم را مطيع ميبود و او را آقا ميخواند و شما دختران او شدهايد». 11 در رساله پولس نيز چنين آمده است: «همچنين زنان خويشتن را بيارايند به لباس مزيّن به حيا و پرهيز، نه به زلفها و طلا و مرواريد و رخت گرانبها؛بلکه چنان که زناني ميشايد که دعوي دينداري کنند، به اعمال صالحه». 12پولس به تيطس نيز مينويسد: «اما تو سخنان شايسته تعليم صحيح را بگو که مردان هوشيار و باوقار و خردانديش در ايمان و محبت و صبر صحيح باشند. همچنين زنان پير در سيرت متقي باشند و نه غيبتگو و نه بنده شراب زياد، بلکه معلّمات تعليم نيکو، تا زنان جوان را خرد بياموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خردانديش و عفيفه و خانهنشين و نيکو و مطيع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود». 13آنچه از متون بالا به دست ميآيد، حاکي از پوششي غير تحريکآميز و خالي از زينت زنان مسيحي است. حضرت مريم(عليها السلام) بانوي مقدّس عالم مسيحيت و الگوي زنان مسيحي، داراي سيرهاي پاک و عفيفانه بود و پوشش سراسري که از صدر مسيحيت تا اوايل رنسانس همواره در شمايل و تصاوير او به تصوير کشيده شده، مؤيد اين مطلب است. حتي پس از رنسانس نيز با وجود فضاي غير مذهبي که بر همهء شئون فرهنگي غرب سايه افکند، باز حضرت مريم(عليها السلام) با پوشش سر خصوصا با شنل نيلي رنگ ديده ميشود که اين امر حکايت از رعايت حجاب با استفاده از پوشش سراسري براي سر و اندام در سيره مسيحيت دارد. نگاهي به سيره بزرگان صدر مسيحيت و قرون وسطي نيز بيانگر رعايت عفّت و حجاب توسط زنان است که عموم زنان مسيحي نيز به آن پايبند بودهاند. از قرن سيزده و سپس رنسانس است که تحولات عقيدتي و اجتماعي منجر به کاهش رعايت آن ميشود. در اين زمان که زنان در حفظ حجاب کوتاهي ميکردند، در رفتار و گفتار بزرگان مسيحيت، نهي سخن از چنين رفتاري ديده ميشود؛ براي مثال در کلام «برتولد» اهل «ريجنس بورگ»(حدود سال 0221) آمده است: «شما اي مردان!ميتوانيد به اين کارها پايان بخشيد و دلاورانه به مبارزه با آن قيام کنيد، ابتدا با سخن خوش و اگر باز سرسختي نشان دهند، قدم ميان نهيد و روبند(تزيين شده) را از سر زن کشيده و پاره کنيد و حتي اگر چهار دانه از موها نيز کنده شد، آن را در آتش افکنيد». 14 براساس تعاليم مسيحيت، زني که خارج از کانون خانواده به خودآرايي بپردازد و باعث لغزش مردان بيگانه گردد، از نظر معنوي دچار مرگ ميشود؛ زيرا طبق گفته پولس«زن عياش در حال حيات مرده است». 15در قرون اوليه ميلادي، رهبانيت توسط بعضي مسيحيان اجرا ميشد. در قرن چهارم ميلادي به صورت دسته جمعي يا جماعت رهباني و ديرنشيني درآمد16 و زنان راهبه در ديرها جداي از راهبان مشغول خدمت ميشدند. 17 اکنون بانوان راهبه در همه فرقههاي رهباني همچون قرون گذشته، سادگي و دوري از زينت و آرايش ظاهري را همراه با پوشيدگي اندام حفظ کردهاند و در روابط با مردان همواره حدود شرعي را رعايت ميکنند. لباس راهبهها عبارت است از: يک سرپوش سفيد رنگ زيرين همراه با يک سرپوش بلندتر که از پشت به زانو ميرسد و به رنگ تيرهتر که رنگ مشکي براي مقامات عاليتر يا همان «مادران» و رنگهاي روشن و سفيد براي مقامات پايينتر يا همان «خواهران» ميباشد. دامن پيراهن آنها نيز بلند و تا روي پا و جورابشان نيز به رنگ تيره و ضخيم است. اين نوع پوشش راهبگان، حکايت از حدود حجاب سنتي (پوشش سر و اندامها به جز صورت و گاهي دستها) دارد، اما امروزه تحت تأثير فضاي مدرنيستي غرب، حجاب زنان در فرقههاي کاتوليک و ارتدکس، تنها در کليسا و هنگام عبادت مورد تأکيد است و براي زنان مؤمن، تنها عدم زينت ظاهري و آرايش همراه با سادگي در لباس توصيه ميشود.
کتاب «پوشاک باستاني ايرانيان» درباره پوشش زنان در دوران مادها که با تکيه بر نقوش برجسته برجا مانده است، ميگويد که پوشاک زنان آن دوران از ديد شکل با پوشاک مردان يکسان است و در ادامه، درباره آن نقوش مينويسد:«مرد و زن به واسطه اختلافي که ميان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تميز داده ميشوند. به نظر ميرسد که زنان پوششي نيز روي سر خود گذاردهاند و از زير آن گيسوهاي بلندشان نمايان است». 18 به نظر ميرسد پوشش زنان در دوران هخامنشيان با دوران مادها چندان تفاوتي نکرده باشد. پيرامون پوشاک زنان در اين دوره، نوشتهاند: «از روي برخي نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومي برميخوريم که پوششي جالب دارند. پيراهن آنان پوششي ساده و بلند يا داراي راستهچين و آستين کوتاه است. به زنان ديگر آن دوره نيز برميخوريم که از پهلو به اسب سوارند. اينان چادري مستطيل بر روي همه لباس خود افکنده و در زير آن، يک پيراهن با دامن بلند و در زير آن نيز، پيراهن بلند ديگري تا به مچ پا نمايان است». 19ويل دورانت درباره زنان در دوران هخامنشيان ميگويد:«زنان طبقات بالاي اجتماع جرئت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بيرون بيايند. هرگز به آنان اجازه داده نميشد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردي را، حتي پدر يا برادرشان باشد، ببينند. در نقشهايي که در ايران باستان برجاي مانده، هيچ صورت زني ديده نميشود و نامي از ايشان به نظر نميرسد». 20درباره حجاب زنان اشکاني نيز چنين ميخوانيم:«لباس زنان اشکاني پيراهني بلند تا روي زمين، گشاد، پرچين، آستيندار و يقهراست بوده است. پيراهن ديگري داشتهاند که روي اولي ميپوشيدند و قد اين يکي نسبت به اولي کوتاه و ضمنا يقه باز بوده است. روي اين دو پيراهن چادري سرميکردند». 21 در زمان ساسانيان نيز همانند دوران پيش از آن، زنان از چادر به عنوان پوشاک رو استفاده ميکردند و در زير آن پيراهني ميپوشيدهاند. 22دايرة المعارف لاروس درباره پوشش زنان يونان باستان ميگويد: زنان يوناني در دورههاي گذشته، صورت و اندامشان را تا روي پا ميپوشاندند. اين پوشش که شفاف و بسيار زيبا بود، در جزاير کورس و امرجوس و ديگر جزاير ساخته ميشد. زنان فنيقي نيز داراي پوششي قرمز بودند. سخن درباره حجاب، در لابلاي کلمات قديميترين مؤلفين يوناني نيز به چشم ميخورد؛حتي«بنيلوب» (همسر پادشاه«عوليس»، فرمانرواي ايتاک)نيز با حجاب بوده است. زنان شهر«ثيب»داراي حجاب خاصي بودهاند، به اين صورت که حتي صورتشان را نيز با پارچه ميپوشاندند. اين پارچه داراي دو منفذ بود که جلوي چشمان قرار ميگرفت تا بتوانند ببينند. در «اسپارته»دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولي بعد از ازدواج خود را از چشم مردان ميپوشاندند. نقشهايي که بر جاي مانده، حکايت ميکند که زنان سر را ميپوشاندهاند، ولي صورتهايشان باز بوده است و وقتي به بازار ميرفتند، بر آنان واجب بوده است که صورتهايشان را بپوشانند؛خواه باکره و خواه داراي همسر باشند. حجاب در بين زنان سيبري و ساکنان آسياي صغير و زنان شهر ماد(و فارس و عرب) نيز وجود داشته است. زنان روماني از حجاب شديدتري برخوردار بودهاند، به طوري که وقتي از خانه خارج ميشدند، با چادري بلند تمام بدن را تا روي پاها ميپوشاندند و چيزي از برآمدگيهاي بدن مشخص نميشد. 23 يکي از تاريخ نويسان غربي نيز شواهد زيادي دال بر وجود حجاب در بين زنان يونان و روم باستان آورده است. او درباره «الهه عفّت» که يکي از خدايان يونان باستان است، ميگويد: «آرتيمس»، الهه عفّت است و عاليترين نمونه(و الگو براي)دختران جوان به شمار ميآيد. داراي بدني نيرومند و ورزيده و چابک و به زيور عفّت و تقوا آراسته است. 24همچنين درباره مردن يکي از قبايلي که نهصد سال قبل از ميلاد زندگي ميکردهاند، چنين آمده است:«بالاتر از ارميان و در کنار درياي سياه، «سکاها» بيابانگردي ميکردند. آنها مردم وحشي و درشت اندام قبايل جنگي نيمه مغول و نيمه اروپايي بسيار نيرومندي بودند که در ارابه به سر ميبردند و زنان خود را سخت در پرده نگاه ميداشتند». 25اين مورخ در جاي ديگر مينويسد:«زنان فقط در صورتي ميتوانستند خويشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشنهاي مذهبي و تماشاخانهها حضور يابند که کاملا در حجاب باشند». از قول يکي از فلاسفه يونان باستان نيز درباره شدت پوشش زن، چنين نقل ميکند که: «نام يک زن پاکدامن را نيز چون شخص او بايد در خانه پنهان داشت». 26در زمان آشوريان زنان شوهردار، زنان دربار آشوري و اساس زنان بزرگ دربار، از همان بدو تولد پوشش داشتند. اهل حرمسرا و نديمان نيز به هنگام همراهي بانوان خود، موظف به داشتن پوشش بودند. همه زنان در صورت تأهل، در خيابانها و در مجامع عام بايد موهايشان را بپوشانند. بانوان دربار از هنگان تولد به داشتن حجاب ملزم بودند و کنيزکان آنها به هنگام همراهي بانوان بايد حجاب را حفظ ميکردند. اگر مردي کنيزش را به ازدواج خود درميآورد، آن کنيز از زنان شوهردار محسوب ميشد و بايد حجاب را حفظ ميکرد.در کتيبههاي قديمي نيز مطلوبي درباره زنان بلند مرتبه بابلي وجود دارد که به نيمه اول هزاره قبل از ميلاد مسيح برميگردد. در اين کتيبهها، فرمانهايي وجود دارد که براي انتقام از بابليان صادر شده است. زنان بابلي ملزم به اجراي کارهاي پست هستند و بايد حجابشان را از سر بدارند و پاهايشان را برهنه کنند. نوع پوشش در آن زمان را ميتوان بر دو نقش برجسته به دست آمده از بين النهرين، مشاهده کرد. اين دو نقش برجسته، اکنون در موزه بريتانياي لندن موجود است.يکي از اين نقشها، گروهي از زنان و دختران را در حال ترک شهر مصيبتزده «لاچيش» نشان ميدهد. کتيبه دوم گروهي از زنان را مشخص ميکند که باهم صحبت ميکنند. اين کتيبهها از سالهاي 186 تا 407 قبل از ميلاد به دست آمده است. در نقش برجستهها زنان، بالاپوشهايي بلند بر تن دارند و پوششي نرم و آزاد بر سر و پيشانيشان ديده ميشود. در بالاپوشهايي که بر تن زنان گروه دوم است، حاشيهاي به چشم ميخورد که از استفاده نوعي دستمال گردن حکايت ميکند. 27در طول دوره جمهوري اول روم، زنان پوششي بر سر نداشتند. تعداد بيشماري مجسمه و نيمتنه از زنان اين دوره بر جاي مانده است. در دوران اگوستوس پادشاه روم و بين سالهاي 36 قبل از ميلاد و 41 بعد از ميلاد، پوشش ديگري بر لباس زنان افزوده شد. چندين قرن بعد در پوشش سر، استفاده از رداي بلند در ميان بانوان روم نمودي طبيعي پيدا کرد؛بنابراين در نيمه اول هزاره بعد از ميلاد، حجاب سر و جامه بلند در ميان زنان شمال آفريقا و سواحل شرقي مديترانه گسترش يافت.در طول دوران حکومت روميان، مردمان آفريقاي شمالي که بربر بودهاند، لباسي از پوست حيوانات بر تن ميکردند و يا اين پوست را بر روي شانهشان ميانداختند. از نظر نويسندگان رومي، يکي از متداولترين شيوههاي پوشيدن لباس در آفريقاي شمالي، برگرفته از لباس روميان البته بدون کمربند است. شکل ديگر پوشش در اين ناحيه، قبل از اسلام که توسط نويسندگان يونان و روم توصيف شده است، پارچه بزرگي است که به منزله ردايي تمام بدن را ميپوشاند. اينجامه را هم مردان و هم زنان به گونهاي متفاوت ميپوشيدند. در مناطق شرقي امپراتوري روم نيز حجاب وجود داشته است. يکي از مهمترين منابع اين اطلاعات درباره شکل پوشش در اين ناحيه از پالميرا واقع در سوريه کنوني به دست آمده است. تنديسها و تنديسکهاي بيشماري که از اين ناحيه به دست آمده است، تصويري از نوع پوشش زنان و مردان را نشان ميدهد. آنچه از اين منابع به دست آمده است، نشان ميدهد که زنان خود را ميپوشاندند و بعضي از آنان حتي خود را به سختي در لفّاف ميپيچيدند. 28از هزاره اول بعد از ميلاد مسيح، از حجاب زنان عرب نوشتههايي بر جاي مانده است که نشان ميدهد زنان عرب در اماکن عمومي و بين مردم خود را کاملا ميپوشاندهاند، به گونهاي که تنها يک چشم آنان نمايان بوده است.زنان عرب تبار که نه تنها سر، بلکه صورتشان را نيز ميپوشاندند و مخموري برق يک چشم را بر نمايان کردن صورت ترجيح ميدادند. براي آنها ديدن، برتر از ديده شدن بوده است. گواه استفاده از حجاب در شبه جزيره عربستان را در برخي اشعار عربي قبل از اسلام در قرن ششم بعد از ميلاد ميتوان يافت. در برخي از اين اشعار، به اين آرزو اشاره ميکند که حجاب از ميان برداشته شود و زيبايي نهفته در پس آن عيان شود. در سالهاي پس از ظهور اسلام، زنان اين شبه جزيره طبيعتا سر و صورت خود را به شکلهاي گوناگون در انظار عموم ميپوشاندند. يکي از رايجترين انواع البسه در آن زمان، ردايي بود که «جيل باب» ناميده ميشد که اين ردا تمام بدن به استثناي يک چشم را ميپوشاند. مراجع ديگري، مبيّن نوعي از پوشش سر در آن دوره است که «مانديل» ناميده ميشده است، اما چگونگي آن براي ما واضح و آشکار نيست.مردم عرب، چه آنها که بيابانگرد بودند و چه ساکنان شهرها، سنت قديم خود را پس از اسلام نيز ادامه دادند و در همان شيوه پوشش قديم ثابت قدم ماندند. براي زنان شيوه پوشش، استفاده از ردايي بلند و فراخ در اماکن عمومي بود. اين نوع پوشيدن لباس در اين منطقه به نظر ميرسد که به هزاره دوم قبل از ميلاد مسيح مربوط ميشد. 29حالا باز هم بد نيست اگر سرکي ميان عکسهاي تاريخي خيلي قديمي-همان تحريف نشدهها!- و عکسهاي امروزي بکشي. . . بعد خودت حديث مفصّلش را بخوان.
_________________________________________پينوشتها:(1). عهد عتيق، انجمن پخش کتب مقدسه، لندن، 2991، تورات، سفر تثنيه:7/5 و 01؛سفر خروج: 41/02 و 71.(2). همان، سفر لاويان:03/91(3). همان، سفر پيدايش:56/42-46(4). همان، 51/31-41(5). عهد عتيق، کتاب اشعياء:81/3-61(6). تلمود، ميشنا کتوبوت:6/7(7). دورات، ويل؛تاريخ تمدن، ترجمه امير حسين آريانپور و ديگران؛تهران:انتشارات علمي و فرهنگي، 5631؛ج 21، ص 36(8). ر. ک؛آقاحسين شيرازي، ابو القاسم؛پوشاک زنان ايران از آغاز تا امروز؛انتشارات اوستا فراهاني، 3831؛ ص 78(9). فرزندان استر؛مجموعه مقالات به کوشش هومن سرشار، ترجمه مهرناز نصريه؛نشر کارنگ، 4831؛ ص 381(10). عهد جديد؛انجمن نشر کتب مقدسه؛ نيويورک، 4991؛انجيل متي:13/5-72.(11). رساله پطرس:6/3-1(12). رساله اول پولس به تيموتائوس، 51/2-9(13). رساله پولس به تيطس:7/2-3(14). تاريخ تمدن، ج 3، ص 894(15). رساله پولس به تيموتائوس:6/5(16). ناس، 2831:ص 046(17). فوگل، 0831:ص 872(18). ضياءپور، جليل؛پوشاک باستاني ايرانيان از کهنترين زمان تا پايان شاهنشاهي ساسانيان؛تهران؛ ص 45(19). همان(20). تاريخ تمدن، ج 1، ص 25512. پوشاک زنان ايراني، ص 491(22). همان، ص 411(23). وجدي، محمد فريد؛دائرهء المعارف القرون العشرين؛بيروت، 1791 م؛ص 3291(24). تاريخ تمدن، ج 1، ص 025(25). همان، ص 644(26). همان، ص 054(27). ايست وود، ولگسانگ؛تاريخ حجاب، زن در روزنامه زن(مجموعه مقالات منتشر شده در روزنامه زن، مترجم ونوس چرمچي؛چاپ اول، تهران: انتشارات قله؛8731، ج 1، ص 291(28). همان، ص 691(29). ترنر ويل کاکس، روت؛تاريخ لباس، مترجم شيرين بزرگمهر؛چاپ دوم، تهران:انتشارات توس؛ 0831، ص 93؛تاريخ حجاب، ج 1، ص 991.
گرد اوری: سایت اهل البیت
منبع : زهرا رضائيان، از آن حجاب تا اين حجاب چه شده؟، «مجله فرهنگ پويا» پاييز 1389 - شماره 18
برچسب زده شده با : حجاب در تاریخ ایران , حجاب , زنان محجبه در تاریخ ایران , حجاب در گذشته ایران , حجاب در آئین گذشتگان ایرانیان , H[HF , حجاب در اقوام ایرانی , حجاب در بین قوم های ایرانی , حجاب در بین ایرانیان , حجاب در تاریخ و تمدن ایران , حجاب در طول تاریخ ایران , حجاب در تمدن ایران , حجاب در تمدن ایران زمین , حجاب در تمدن ایراننیان , حجاب در تمدن ایرانیان ,