نشر توسط:admin درباره : 14معصوم , امام حسین علیه السلام , Views 167 تاریخ : نظرات (0)
رود خونی که از شهیدان کربلای معلی بر صحرای طفّ جاری شد، فرات حقیقتی گشت که جرعه نوشان عزت و آزادگی را از هر مذهب و مسلک و هر دین و آیین به قدر تشنگی سیراب کرد. در این مسیر هر اندیشمندی که صدای کربلا بعد از قرنها به گوشش می رسد، از عظمت آن لب به اعتراف می گشاید و از عظمت روح امام حسین(ع) می نویسد. در این نوشتار مختصر، سخنان تعدادی از بزرگان و متفکّران جهان را در این باره می خوانید.
این دانشمند نامدار اهل سنت، می نویسد: «سالار پرشکوه شکست ناپذیران روزگار و قهرمان کسانی که در برابر ذلّت و تحقیر سر فرود نیاورده، و به عصرها و نسلها درس جوانمردی و شرافت و مرگ پر افتخار را زیر سایه شمشیرهای آخته داد، و آن را بر سازش با بیداد و فریب برگزید، پدر یکتاپرستان گیتی حسین(ع)، فرزند رشید علی(ع) است. استبدادگران اموی به آن شخصیت تسخیر ناپذیر و یارانش امان دادند، امّا او بدان دلیل که نمی خواست در برابر ذلّت و بیداد سر خم کند، و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود، ذلّت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش از سوی «عبید» و دیگر خودکامگان سیاهکار و حقیر تحمیل گردد، مرگ پر عزّت و افتخار را بر زندگی ذلیلانه برگزید.»
علامه اقبال، اندیشمند، عارف و شاعر پر آوازه پاکستانی، بحق از مفاخر و اندیشمندان اهل سنت در قرون معاصر است.از میان رهبران اهل سنت، این مصلح بزرگ اسلامی، بیش از دیگران به اهمیت زنده نگه داشتن محرم و عزاداری امام حسین اهتمام ورزید و این موضوع را با قلمهمه لب به اعتراف می گشایندو شعر مورد تأکید قرار داد. او در جای جای دیوان شعرخود از امام حسین (ع) و عشق او به حقیقت و لزوم پیروی از آن حضرت و آموزش آزادی و آزادگی از قیام وی یاد می کند و سرانجام خود تصریح می کند نه تنها آزادی بلکه: رمز قرآن از حسین آموختیم ز آتش او شعله ها افروختیم تار ما از زخمه اش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوز ای صبا! ای پیک دور افتادگان! اشک ما بر خاک پاک او رسان(1)
نویسنده انگلیسی می گوید:
«اگر منظور امام حسین (ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی خود بود، من نمی فهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه خود برد؟ پس عقل چنین حکم می کند که او به خاطر اسلام، فداکاری کرد.»(2)
«... آنها دهان مبارک امام را با شلاقهای خود نواختند. ای بدنی که زیر پای ستوران قرار گرفتی، این همان بدن پاکی است که بینندگان را مسحور می کرد. خونی که از رگهای مبارک ریخته و خشک شده معجونی آسمانی است که تاکنون هیچ چیزی با چنین رنگ الهی، رنگ نشده است. ای زمین برهنه و بایر کربلا که در روی تو نه علفی است و نه چمنی، برای ابد آهنگ حزن و آه تو بر تو پوشیده باد، چون که در سرزمین تو بدن پاره مقدس پسر فاطمه(س) افتاده است که روح خویش را به خدا تقدیم نمود.»(3)
«اگر تاریخ نویسان ما حقیقت روز عاشورا را درک می کردند، این عزاداری را غیر عادی نمی پنداشتند. پیروان امام حسین(ع) به واسطه عزاداری برای امام می دانند که زبونی و پستی و زیردستی و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند؛ زیرا شعار امام و پیشوای آنان تن ندادن به ظلم و ستم بود. حسین در راه شرف و ناموس و مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی های یزید نرفت. پس بیائید ما نیز شیوه او را سرمشق خود قرار داده و از ظلم یزیدیان و بیگانگان خلاصی یافته و مرگ با عزّت را بر زندگی با ذلّت ترجیح دهیم؛ این است خلاصه تعالیم اسلامی...».(4)
وی به مسئله ای تازه در تاریخ اشاره می کند که از ارتباط ایرانیان با امام حسین (ع) حکایت دارد و آن این که نماینده امام حسین (ع) در پنج فرسخی کوفه در محلّیبه نام «سلوجی» برای ایرانیان به زبان فارسی سخنرانی و حکومت یزید را برای آنها افشا کرد: «... از روزی که یزید به جای پدر در دمشق نشست، فسق و فجور در دستگاه علنی شد،... درآمد بیت المال فقط صرف پرداخت مستمری کسانی گردید که می توانند وسایل فسق و فجور یزید را فراهم کنند. زنهای بیوه و یتیمانی که شوهر و پدرشان در جنگ کشته شده اند، در بلاد گدایی می کنند و هیچ کس به فکر تأمین زندگی آنها نیست. احترام خانواده نبوّت رفته،... امام حسین (ع) مشاهده می نماید حکومت ظلم و فساد بزودی اسلام را از بین خواهد برد؛ از این رو تصمیم گرفت برای نجات اسلام از ظلم و ستم، اقدام کند.»(5)
«شیعیان در کربلا در جایی که امام حسین (ع) به قتل رسیده، به یادگار وی زیارتگاه بزرگی ساخته اند و هنوز هم هر ساله حادثه غم انگیز قتل وی را نمایش می دهند و عزاداری می کنند و از یادگار علی و دو فرزندش حسن و حسین (ع) تجلیل به عمل می آورند.»(6)
از دیدگاه این نویسنده، هنوز هم صدای خونخواهی حسین پس از قرن ها به گوش می رسد: «ای معاویه... پسرت یزید با حسین بنای خشونت و بی رحمی را گذاشت، سرش را برید و به عنوان هدیه شیرینی به خواهرش زینب داد تا به کربلا بیاید و فریاد شیون از نای شیعه و طرفدارانش بر آید که هنوز هم به خونخواهی حسین بلند است.»(7)
«بهترین درسی که از سرگذشت کربلا می گیریم این است که امام حسین (ع) و یارانش ایمانی استوار به خدا داشتند. آنها با اعمال خویش ثابت کردند که در مقام مبارزه حق و باطل، تفوّق عددی و کثرت عددی اهمیّت ندارد و پیروزی حسین (ع) با وجود اقلیّتی که داشت، باعث شگفتی من است.»(8)
«آن غیرتمندی که تا این پایه به ناموس مردمان اهتمام می ورزید و در حمایت از همسر و خانواده دیگران دمی از مجاهدت باز نمی ایستاد، چون در میدان رزم (طفّ) یکه و تنها ماند و از زخم شمشیر و نیزه و زوبین بر زمین نشست و اوباش کوفه و سربازان مزدور دستگاه حاکم را دید که از هر سو به سرپناه (خیمه) زن و فرزندانش حمله ور هستند، دست پولادین خونین بر آورد و ندا زد که: «هان ای نامردان! اگر دین ندارید، آزادگی را در زندگی فرو مگذارید.»(9)همچنین وی می گوید: وقتی یزید مردم را تشویق به قتل حسین (ع) و مأمور به خونریزی می کرد آنها می گفتند: «چه مبلغ می دهی؟»؛ امّا یاران حسین (ع) به او می گفتند: «ما با تو هستیم؛ اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.»
«درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحّم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و هم چنین می رساند که هرگاه کسی برای این صفات، مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پاپدار خواهد ماند.»(10)
من زندگی امام حسین (ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خواندم و توجّه کافی به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.(11)
هیچ نمونه ای از شجاعت، بهتر از آن که امام حسین (ع) از لحاظ فداکاری و تهوّر نشان داد در عالم پیدا نمی شود. به عقیده من تمام مسلمانان باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد پیروی نمایند.(12)
این روز محرّم، برای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگی دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد، شهادت حضرت امام حسین (ع) در عین حزن، نشانه فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود؛ زیرا تسلیم کامل به اراده الهی به شمار می رفت. این درس به ما می آموزد که مشکلات و خطرها هر چه باشد، نباید ما از آن پروا کنیم و از حق و عدالت منحرف شویم.(13)
آیا قلبی پیدا می شود که وقتی درباره کربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و ألم نگردد؟ حتّی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.(14)
در طیّ قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته اند و در همینهاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین (ع)؛ من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می گویند شرکت کرده ام، هرچند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.(15)
برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن اراده یزید نجات بخشد، ولی مسئولیت پیشوا و نهضتبخش اسلام اجازه نمی داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگهای تفتیده، روح حسین (ع) فناناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین(ع)!(16)
گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب مسیح مردم را متأثر می سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین (ع) یافت می شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین (ع) مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.(17)
حسین (ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیّت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حقّ و حقیقت چون پرکاهی بر باد خواهد رفت.(18)
من در مورد زندگی و حرکت حسین (ع) بیشتر به بعد انقلابی شخصیت ایشان شیفته شده ام. آن حضرت در مرامنامه قیام خود اعلام می کند: «انی لم اخرج اشرا ولا بطرا و لامفسدا و لا ظالما انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی»؛ من از روی هوسرانی و خوشگذرانی و برای افساد و ستمگری قیام نکرده ام بلکه قیام من برای اصلاح در امت جدم و برای امر به معروف و نهی از منکر و حرکت براساس سیره جد و پدرم است. این روح انقلابی می تواند کار معجزه آسا بکند اگر هر انسانی در هر زمان و مکان از آن برخوردار باشد و ما در سالهای پیروزی انقلاب و عزت و افتخارات اخیر در ایران شاهد بودیم مردم و رهبران این کشور براساس این فلسفه حرکت خود را آغاز و با ظلم و استکبار مخالفت کردند و با تمام قدرت در برابر آن قیام نمودند. بعد دیگر شخصیت امام حسین (ع) که مرا شیفته خود کرده، تواضع ایشان در کنار روح انقلابی است این دو خصیصه نمی تواند در یک شخص جمع شود. تواضع از صفات و ویژگیهای برگزیدگان خداست او در عین احساس عزت و آزادگی و سرافرازی در برابر دشمنان، تواضع خاص خود را دارد. این بعد عظیمی است که از ویژگی امام بشمار می رود.حماسه حسین (ع) تنها مختص سنی و شیعه و مسلمان نیست بلکه متعلق به هر مومن است؛ چنان که در حدیث آمده «انّ لقتل الحسین حرارةً فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا».در این حدیث نگفته فی قلب المسلم. بلکه هر انسان آزاده ای که به راه و رسم حسین ایمان دارد را شامل می شود. از این رو، جهانیان و اندیشمندان وقتی از سیره حسین آگاه می شوند شیفته آن می گردند. همان طور که شیفته راه و مسلک علی ابن ابی طالب(ع) شده اند.وی، تشیع را بالاترین درجات عشق الهی معرفی می کند و امام حسین(ع) را فقط متعلق به شیعه یا مسلمانان نمی داند بلکه متعلق به همه جهانیان می داند و او را با عبارت «حسین گوهر ادیان» معرفی می کند و در پایان، سخنش را با این عبارت به انتها می رساند که «حسین علیه السلام در قلب من است».(20)
زینب، خواهر حسین(ع) لذّت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیّه تلخ کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت، در همه حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و برپایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیّع، زینب، قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.
جنبش حسین (ع)، یکی از بی نظیرترین جنبشهای تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است ... دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نکرد و از شهادت حسین(ع) تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
اگر چه حسین بن علی (ع) در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد (به ظاهر)، امّا تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین(ع) به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین (ع)، انقلاب پسر زبیر و خروج مختار و نهضتهای دیگر را در پی داشت، تا آنجا که حکومت اموی ساقط شد و ندای خونخواهی حسین(ع)، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه درآورد.
حسین(ع) در این کار به واجب دینی و سیاسی خود قیام کرده و این گونه مجالس عزاداری، روح شهادت را در مردم پرورش می دهد و مایه قوّت اراده آنها در راه حق و حقیقت می گردد.
حسین (ع)، شهید راه دین و آزادگی است. نه تنها شیعه باید به نام حسین (ع) ببالد، بلکه تمام آزادمردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند.
حسین (ع) برای به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن جهاد و دنبال کردن از جایی که پدرش رها کرده بود، در آتش شوق می سوخت. او زبان را درباره ء معاویه و عمّالش آزاد کرد، تا به حدّی که معاویه تهدیدش نمود. امام حسین (ع)، حزب خود را وادار کرد در طرفداری حق سختگیر باشند.
حسین(ع) نمی توانست با یزید بیعت کند و به حکومت او تن بدهد، زیرا در آن صورت، بر فسق و فجور، صحّه می گذاشت و ارکان ظلم و طغیان را محکم می کرد و بر فرمانروایی باطل تمکین می نمود. امام حسین (ع) به این کارها راضی نمی شد، گر چه اهل و عیالش به اسارت افتند و خود و یارانش کشته شوند.
(داستان حسینی) عشق آزادگان را به فداکاری در راه خدا برمی انگیزد و استقبال مرگ را بهترین آرزوها به شمار می آورد، چنانکه برای شتاب به قربانگاه، بر یکدیگر پیشی جویند.
فاجعه کربلا در تاریخ بشر نادره ای است، همچنان که مسبّبین آن نیز نادره اند... حسین بن علی(ع) سنّت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنا بر فرمان خداوند در قرآن به زبان پیامبر اکرم (ص) وظیفه خویش دید و از اقدام به آن تسامحی نورزید. تمام هستی اش را در آن قربانگاه بزرگ فدا کرد و به این سبب نزد پروردگار، «سرور شهیدان» محسوب می شود و در تاریخ ایام، «پیشوای اصلاح طلبان» به شمار رفت. آری، به آنچه خواسته بود و بلکه برتر از آن، کامیاب گردید.
در طی قرون آینده بشریت و در سرزمینهای مختلف، شرح صحنه حزن آور مرگ امام حسین موجب بیداری قلب خونسردترین خواننده خواهد شد. چندانکه یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می یابد.
بنی امیّه، سرکش و مستبد بودند، قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمانان را خوار نمودند ... و چون تاریخ را بررسی کنیم، گوید: دین بر ضدّ فرمانفرمایی تشریفاتی قیام کرد و حکومت دینی در مقابل امپراطوری ایستادگی نمود. بنابراین، تاریخ از روی انصاف حکم می کند که خون حسین (ع) به گردن بنی امیّه است.
حقیقتا آن شجاعت و دلاوری که این عدّه قلیل از خود بروز دادند، به درجه ای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی که آن را شنید، بی اختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این یک مشت مردم دلیر غیرتمند، مانند مدافعان ترموپیل، نامی بلند غیرقابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.
این فداکاریهای عالی از قبیل شهادت امام حسین(ع) سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطره آن شایسته است همیشه باقی بماند.تذکر: علاوه بر منابع یاد شده، در تهیه این مقاله در برخی موارد از سایتهای اینترنتی که در ذیل می آید استفاده شده است:شیعه نیوز httP:// www. Shia- news. Comحوزه httP:// www. Hawzah. Netمجله خانواده سبز httP:// www. Ksabz. net
21. کلیات اشعار فارسی اقبال لاهوری، به تصحیح احمد سروش، ص 74 و 75.22. رجبعلی مظلومی، رهبر آزادگان، ص 52.23. همان، ص 53.24. ابن مخنف، مقتل الحسین، ترجمه حجت الله جودکی، ص 74 ـ 75.25. کورت فریشلر، امام حسین (ع) و ایرانیان، ترجمه ذبیح الله منصوری، ص 11 و12.26. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ابوالقاسم طاهری، ج 4، ص 249.27. سلیمان کتانی، امام علی مشعلی و دژی، ترجمه جلال الدین فارسی، ص 236.28. مجله نور دانش، سال دوم، ش 3، ص 96.29. صوت العدالة الاسلامیه، شماره 4، ص 76.30. مجله نور دانش، شماره 3،سال 1341 ش.31. همان.32. همان.33. همان.34. همان.35. همان.36. همان.37. قیام حسین و یارانش، ص 20.38. درسی که حسین به انسان ها آموخت، ص 439.39. آنتوان بارا که سوری الاصل و ساکن کویت است خود نویسنده ای توانا وادیبی باذوق است و علاوه بر کتاب فوق 15 جلد کتاب دیگر نیز به رشته تحریر درآورده که بیشتر آنها در حوزه ادبیات و رمان و داستان می باشد. وی همچنین روزنامه نگاری است حرفه ای که اخیرا چهل و یکمین سال فعالیت مطبوعاتی اش را آغاز کرده ، او در مجلات و روزنامه های معروف و مختلف فعالیت داشته و در حال حاضر سردبیر هفته نامه شبکه الحوادث کویت است.40. روزنامه کیهان، 4/11/1385.
پاسدار اسلام - اسفند 1386 و فروردین 1387، شماره 315 و 316
برچسب زده شده با : نظرات اندیشمندان جهان در مورد امام حسین ع , نظر دانشمندان جهان درباره امام حسین , عاشورا , امام حسین علیه السلام ,