شهید منصور جنتی

http://s9.picofile.com/file/8279448476/mansur_jannati.jpg


فرزند شادروان محمد به سال 43 در روستای طالقان شفت چشم به جهان گشود پدرش یکی از متولیان وخدمتگزاران بقعه امامزاده ابراهیم شفت بود با برادرش شادروان حسن جنتی که آن نیز مدتی از متولیان این بقعه بود   این خانواده بعد ها به شهر فومن آمده ودر این شهربه اقامت نمودندشهید جنتی در چنین خانواده مذهبی رشد ونمو یافت وپس از طی دوران کودکی تا پایه سوم نظری دررشته علوم انسانی به پیش رفت پس از دوران تحصیل طولی نکشید که از طرف واحد بسیج سپاه فومن به جبهه اعزام شد ودر استان خوزستان مستقر گردید مدتی در تیپ شهید باهنر حمیدیه اهواز به سر برد وبعد هم به منطقه جنگی خرمشهر   اعزام شد ودر این شهر که آن وقت به اشغال مزدوران صدامی در آمده بود به مبارزه پرداخت سرانجام در دوازدهم اردیبهشت 61 در این شهر در عملیات بیت المقدس بعلت ترکش خمپاره به شهادت رسید وبه خیل کاروان شهدا پیوست .مزاراین شهید در فومن می باشد.

به عبارتی دیگر

به گزارش هشت هزار قهرمان،  گاه مرور وصیت نامه ها و دلنوشته های شهدا آن چنان شورو معرفتی به ضمیر آدمی می بخشد که اثر گذاریش تا مدت ها بر روح و روان محسوس است. در این روز و شب هایی که منور است به ذکر و یاد و خدا مرور روزمره دست نوشته های شهدا خالی از لطف نیست. فرازی از دل نوشته شهید منصور جنتی:

پروردگارا من بنده تو هستم که به گدائی درب خانه تو آمده ام ، بحق مقربان درگاهت دعاهایم را مستجاب فرما. بار خدایا بتو توسل می جویم که تو بهترینی. خدایا من کی را دارم جز تو که با او درد دل کنم و بتوانم راز و نیاز را با او در میان بگذارم. خدایا به تو پناهنده می شوم که تو هستی نجات دهنده و هدایت کننده ، الهی از تو کمک و یاری می طلبم که زیرا  سخت گناه کارم و در این آخرین لحظات جز تو پناهگاهی را ندارم که بتوانم او را بیابم و بجویم. معبودا ، خالقا ، خالصانه گردان کارهایم را تا فقط بخاطر رضای خودت باشد و دور گردان کارها و عملهایی را که همراه با نفسم انجام می گیرد. خدایا ، خدایا ، تو را می خواهم و تو را یاد می کنم ، چون می دانم که فقط تو هستی که می توانی خالصم گردانی که ندایم را بشنود ، و صدای در دهد که من تو را نجات و پناه خواهم داد. ای سید و مولای من به تو پناهنده شوم از هوی و هوس نفس که تنها سد شناخت توست. و از تو می خواهم که مرا از نفسم دور گردانی  که سخت در فرو رفتن به گناهم. ای آقای من اگر تو هدایتم نکنی؟؟؟! آیا کسی هست؟. هرگز…. خدایا ” به قول علی بن ابی طالب علیه السلام” از کدام کارم به تو شکایت کنم و تو را شفیع خودم قرار دهم ، پس خدایا من جز تو چه کسی را شفیع خود قرار دهم؟ ای آقا و مولای و سید من ، دیگر خسته شده ام و فقط تو را دارم ، فقط به تو چشم دوخته ام و ازکارهای زشت خود به تو پناهنده میشوم ای نجات دهنده بی پناهان و ای راهنماگر بی رهنمایان و ای فریاد رس فریاد رسان و ای بخشنده گناهان. آیا مراهم جزو بندگان هدایت شده ات قرار خواهی داد. و آیا مرا از عذاب دوزخت نجات خواهی داد گیرم که تمام آتش دوزخت را متحمل شوم ولی دوری و جدائی از تو را چگونه تحمل کنم که فقط تو معشوق من هستی و فقط بتو دلبسته ام و فقط تو را معشوق خود یافته ام.

ای پروردگار مهربان ، پس درگذر در این ساعت و این لحظه از گناهانم و از اعمال زشتم. و در گذر از اعمالی که به خاطر نفس آن را انجام داده ام. خدایا ، تو را به درگاه مقربات سوگند ، که یک لحظه مرا به خود وا مگذار.

الهی ، در این دشت و بیابان و در این کوه و جنگل گامهایم را به سوی تو می گذارم که تقاضای عاجزانه از تو برای چندمین بار از سر تقصیرات خود دارم . خدایا و معشوقا ، جهادم را در راهت وتلاشم را فرمانبردارییت قرارده و نیتم را در کردار با خودت خالص گردان. پروردگارا تو در رحمت به سویم بگشا که تو بهترین گشاینده ای.ای مولا و محبوب من ، به تو ایمان آورده ام پس از عذاب جهنمت مصونم دار . ای خالق جهانها و انسانها درگذر از بدیهایم  و قرار ده مرا با نیکوکارانت. الهی ، بر نفسم ستم کردم اگر تو نیامرزی و نجاتم ندهی و رحم نکنی به من از زیانکاران تو خواهم بود. ای فریادرس ، فریاد رسان ، هرگز معبود و معشوقی را غیر از تو نمی گیرم و نمی پرستم جز تو کسی را ، پس توفیق اطاعت بندگی و توفیق عبادت عنایت بفرما و عوض خیر به من ده تا از بندگان مخلص تو باشم.

http://up.sabahat.ir/view/1504265/home.png منبع :405 شهید شهرستان فومن 8000 قهرمان گیلان

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]

مطالب مشابه