نشر توسط:admin درباره : بیوگرافی شهدا , دفاع مقدس , Views 525 تاریخ : نظرات (0)
يك روز ايوب و ديگر دوستان پيرو خط امام، بيانيه اي را تنظيم نمودند كه مضمون آن، فرمايشات امام و فراخواني مردم براي مقابله با رژيم ستم شاهي بود. قرار بر آن شد كه يكي از برادران انقلابي بيانيه را بعد از نماز مغرب و عشاء پشت بلندگوي مسجد، قرائت نمايد. رأس زمان تعيين شده، خود را به مسجد رسانديم ولي تا آن زمان، هنوز كسي را براي خواندن بيانيه مشخص نكرده بودند. نبايد اين حقيقت را ناديده گرفت كه فشار و خفقان موجود از سوي رژيم ملعون، آن قدر زياد بود كه انجام دادن چنين كار بزرگي آن هم در آن شرايط، شجاعت و صلابت شايان توجّهي را مي طلبيد. بعد از خواندن نماز مغرب و عشاء ناگهان متوجه شدم، شهيد ايوب با اقتدار و اعتماد به نفس، بيانيه را به دست گرفت و با صداي رسا و قلبي عاشق و شجاعتي هر چه تمامتر شروع به خواندن بيانيه از پشت بلند گو كرد. در همين زمان، بچه هاي مسجد با صلوات و تكبير اين حماسه آفريني و شور انقلابي ايوب را تكميل كرده و با سر دادن "تا خون در رگ ماست، خميني رهبر ماست" و "مرگ بر شاه خائن" فضاي مسجد را كاملاً دگرگون ساختند! دقايقي طول نكشيد كه نيرو هاي امنيّتي رژيم، سر رسيده و با مردم درگير شدند و بعد از چند ساعت در گيري به لطف خداوند، همة دوستان از معركه گريختند ولي آن شب، شهيد ايّوب پور خوش سعادت يكي از جلوه هاي ايثار و شجاعت و ايمان به آرمانهاي انقلاب را با زيباترين شكل ممكن، به سايرين نشان داد و به ما آموخت كه براي رسيدن به يك هدف والا و خداپسندانه نبايد از هيچ قدرتي هراس داشت و زيباترين چيزها جز با عشق ورزيدن به دست نمي آيد.
منبع :405 شهید شهرستان فومن
برچسب زده شده با : شهيد ايوب پورخوش سعادت , بیوگرافی شهيد ايوب پورخوش سعادت , زندگی نامه شهيد ايوب پورخوش سعادت , شهدای فومن , شهدای شهر فومن , شهدای شهرستان فومن ,