نشر توسط:admin درباره : بیوگرافی شهدا , انقلاب , Views 35 تاریخ : نظرات (0)
اگر میزان نفرت و دشمنی با یک شخص را بتوان ملاکی برای اهمیت وی دانست، باید شهید بهشتی را مهمترین شخصیت انقلابی تصور کرد که سازمان مجاهدین خلق، موفق به ترور او شد. برای پیبردن به اوج دشمنی دیوانهوار و عمیق منافقین با شهید بهشتی، ذکر سه نکته میتواند کافی باشد:
نخست: منافقین، سالها پیش از انقلاب به دنبال ترور شهید بهشتی بودند؛ وحید افراخته در یادداشتی برای دیگر عضو منافقین مینویسد که تقی شهرام -دومین رهبری سازمان- قصد داشته است در سال ۱۳۵۴ دکتر بهشتی را ترور کند. حذف شهید بهشتی سه سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و درحالیکه سازمان مجاهدین بر ترور نیروهای وابسته به رژیم پهلوی متمرکز بود، بیانگر اهمیت و جایگاه شهید بهشتی میباشد.[1]
دوم: شهید بهشتی پس از شکلگیری جمهوری اسلامی، مهمترین هدف رسانهای و تبلیغاتی منافقین محسوب میشد، دانشجویان جوانی که در مرکزیت سازمان مجاهدین قرار گرفته بودند، برای بدنامکردن این شهید مظلوم، موجی از دستکاری حقایق را صورت دادند که در آن، دکتر سید محمد بهشتی، شخصیتی مورد پسند آمریکا و عامل برهمزننده نظم سیاسی موجود معرفی میشد.
سوم: افزون بر شهید بهشتی، یاران و نزدیکان وی که در مکتب بهشتی، طلایهداران سیاستورزی عالمانه بودند، نیز در تیررس نفرت و انزجار سازمان مجاهدین قرار داشتند. برخلاف شیوه معمول ترور در سازمان که شلیک از نزدیک بود، در هفتم تیرماه، شهید بهشتی و کلیه همفکران وی هدف ترور جمعی با مواد منفجره قرار گرفتند، پس از انفجار نیز اعضای پنهان سازمان که در صحنه جنایت حضور داشتند، به کشتار بیشتر از طریق خفه کردن مجروحین پرداختند و حتی بنا بر برخی اسناد موجود، آنها اقدام به ربودن جاماندگان این واقعه تروریستی از بیمارستان، بهمنظور حذف بیشتر یاران بهشتی کردند که در نوع خود بیسابقه است.[2]
بدون شک، برنتابیدن شهید بهشتی و رودررویی عجیب با او، حاوی نکات مهمی در سیره و زیست سیاسی شهید بهشتی است که منافقین با وجود آن، رفتاری کینهتوزانه با این شهید داشتند. با کنکاش در برخی گفتهها و اعترافات سازمان مجاهدین میتوان به دو نکته اساسی در مکتب بهشتی اشاره کرد که برای منافقین، دردناک بوده است:
نخست: قدرت تأثیرگذاری؛ دکتر بهشتی برای گفتگو با دیگران حتی لیدرهای اصلی جریان مجاهدین، همیشه اعلام آمادگی کرده است؛ او در گفتگوها و مناظرات سیاسی بهشدت قدرت اقناع داشت. این قدرت الهامبخشی و نفوذ در افکار دیگران، تا جایی بود که منافقین در یک تحلیل اشتباه، امام خمینی (ره) را تحتتأثیر این شهید میدانستند!
«مسعود خدابنده»، عضو جداشده سازمان، در این باره گفته است شروع اشتباه محاسبه سیاسی مجاهدین، تحلیلی بود که بهواسطه آن از آغاز انقلاب، جناح حاکم و مغز متفکر و رهبر این جناح را آیتالله بهشتی دانسته و آیتالله خمینی را هم اگرچه همنوع، ولی بازیچه تحلیلهای وی میدید.[3]
دوم: شهید بهشتی با شناخت دقیقی که از جریانات فعال در دوران مبارزه پیدا کرده بود، بهراحتی تحتتأثیر القائات دیگران واقع نشده و شخصیت نفوذناپذیری پیدا کرده بود، او در دورانی که بسیاری از مبارزین انقلابی از طریق اطرافیان و حتی فرزندان، گرفتار جریان نفوذ میشدند، یک استثنای مثالزدنی بود؛ مسئول حزب جمهوری اسلامی با دوراندیشی و ذکاوت سیاسی، اجازه بهرهبرداری سیاسی دیگران از خود را نمیداد. شهید بهشتی در برابر جریان مجاهدین که نیرومندترین نفوذیهای وابسته را در میان صفوف مبارزین و سپس نهادهای انقلابی داشتند، هیچگاه فریب نخورد.
ابراهیم خدابنده از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، دراینخصوص میگوید:
«رجوی یکبار در صحبتهایش گفت: «زمانی که انقلاب شد، همه سازمانها و گروهها دنبال تشکیل حزب و کار سیاسی رفتند؛ اما ما عاقل بودیم و از همان ابتدا رفتیم دنبال جمعآوری سلاح، تشکیلات نظامی و فرستادن نفوذی.» فردای انقلاب، کار اصلی سازمان، فرستادن نفوذی بود؛ سازمان هرکسی را که جذب میکرد، افرادی مانند کلاهی یا کشمیری، بلافاصله آنها را برای نفوذ مامور میکرد. بعضیها هم سرِ پستی که بودند، آنها را جذب میکرد، مانند سرهنگ بهزاد معزی؛ این شخص در نیروی هوایی بود، خلبان شاه بود؛ به ایران بازگشت و سازمان او را جذب کرد یا خیلی افراد دیگر. رجوی میگفت این نفوذیهای ما هر جا توانستند تأثیر گذاشتند؛ مانند دفتر بنیصدر و هر جا نتوانستند تأثیر بگذارند، آنجا را منفجر کردند، مانند حزب جمهوری اسلامی».[4]
ازاینروی شهید بهشتی را میتوان شهید جهاد تبیین در دوران جنگ ایدئولوژیک دانست که منافقین بهشدت از آن در هراس بوده و خسارت دیده بودند و همچنین آیتالله بهشتی را باید یک مبارز حقیقی دانست؛ او نهتنها با دشمنان شناختهشده انقلاب، مصافی ستودنی داشت؛ بلکه با دشمنان نقابدار که جریان نفوذ را تشکیل میدادند هم، هیچگاه سر آشتی و سازش نداشت.
پینوشت:[1]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، https://b2n.ir/t26377.[2]. همان، https://b2n.ir/r49239.[3]. همان.[4]. تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی، جلد چهارم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
برچسب زده شده با : دلیل کینه منافقین از شهید بهشتی , شهید بهشتی , منافقین , جنگ روانی علیه شهید بهشتی , اعتراف منافقین به قدرت شهید بهشتی , شهید بهشتی مجاهد تبیین , جنگ رسانه ای علیه شهید بهشتی ,